راوي حکايت هاي باقي



جغرافياي فاصله.


 


تو نيستي و سهم من بي تو، خيال و خاطره هاييست که در هواي تو جامانده.


حال اين روزهاي من خوش نيست. دچار فاصله ام.


 


جغرافياي فاصله يعني نگاه تو وقتي


با حسرتي که در پس پلکت نشست مي رفتي


يا اينکه بغض و غزل واره هاي ابري که


در انحناي چشم نجيبت شکست مي رفتي


يعني ضريح حضرت دست هاي تو وقتي


شيرازه هاي دست دخيلم گسست مي رفتي


يا قبله گاه نرگس شب واره هاي گيسويت


وقتي که صبح قامت مردانه بست مي رفتي


يعني هجوم حجم حضور تو تا ابد وقتي


قلبي به رنگ خاطره هايت شکست مي رفتي


يا پاره هاي عطر تنت در هواي آغوشم


وقتي ميان تکان هاي دست ميرفتي


 


 


رايان و باران


واقعاً چيزاي به اين سادگي چرا نيست؟اينقدر کار سختيه براي خدا؟يا به ما که ميرسه سخت ميشه براش!


 


 


رويايي که نيست.


 


در امتداد سرد سنگفرش خياباني که نيست


اينجا من و گرم قدم هايت و باراني که نيست


خاک باران خورده و ديدار و نرماي نسيم


دست هايم ميزبان گرم دستاني که نيست


موج موسيقي لب هايت و افسون کلام


شانه و گرداب گيسوي پريشاني که نيست


تا شراب شعر چشمان تو طغيان مي کند


عشق مي نوشم کمي از جام چشماني که نيست


بي کران سبز اقيانوس آرام دلم


فاش مي گويم ولي افسوس مي داني که نيست


 


رايان و باران


 


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

متخصص ارتپدی پايگاه اطلاع رساني باشگاه کشاورزان جوان روستاي سنو انجمن خوشنویسان شعبه لاهیجان فرم مصاحبه بالینی بر اساس خلاصه روانپزشکی کاپلان تقویم فارسی مه یاس موسیقی احساس کره! ديجيتال مارکتينگ کافه مارکتینگ | طراحی وبسایت ، سئو سایت و تبلیغات محیطی Carmen لایسنس نود 32 - آپدیت نود 32 - یوزرنیم و پسورد نود32